دوشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۳

سي.دي. کنسرتِ اوانسس !!

اين که خيلي ها از فيلم مهمانِ مامان خوششون اومده، فقط بدسليقگي شون رُ نشون ميده.. چون کاملاً و کاملاً نه تنها فيلم اصلاً خنده دار نبود بلکه خيلي هم گريه آور بود، چون دقيقاً اصلاً فيلم نبود؛ روايت جامعه ي همين امروز بود. اين هم جواب آفلاينا !

ديروز با يکي از دوستام رفتيم cd هاش رُ بگيريم، تا فهميدم يکي ش «کنسرتِ آلمانِ اوانسس» هست بهش ندادم! (اول من!!) خيلي باحال بود‌!!!!!!!!!!!!!!!!!! يه مصاحبه کوچيک هم هست (با امي.لي و بن.مودي)
عشق من؛ امي.لي !!!!!!! و بن.مودي ! گيتاريسته (البته و هم اون دراميست تپله: راکي گري هم باحاله !!..)
خلاصه کلي انرژي !?
تا اوانسس هست، زندگي بايد کرد !!
نکته ي جالب اين که دو تا آهنگ تو کنسرت ش مي خونه (farther away - even in death - zero - heart shaped box که در اصل همون everybody's fool هست) که من نداشتم (من همه ي آهنگ قبلي هاش رُ هم از اين جا دانلود کردم!) حالا بايد صداش رُ جدا کنم؛ mp3 سيو کنم و به آهنگ ها اضافه ش کنم :)
پ.ن. آخي! وسط کنسرت ميگه من تو عمرم انقدر آدم نديده بودم !!

اختتاميه المپيک هم عالي بود، مثل افتتاحيه ش :)
ايران دو تا مدال از هر چيز گرفت: دو تا طلا - دو تا برنز و دو تا نقره..

جديداً فکر کنم يه کم از نظر فيزيکي ضعيف (حساس؟) شدم
هر اتفاق کوچيکي که ميوفته حالم بد ميشه و حالت تهوع و غيره..
خواب هم که تقريباً ندارم :-/

از اين خواب هاي کوچيک که خستگي ت رُ رفع مي کنه خيلي خوشم مياد!
ديشب حدود يک خوابيدم اما سه پاشدم؛ کابوس يا از اين چيزا.. کابوس که نه، خواب بدي نبود، اما دوست ندارم اين اتفاق بيفته، دوست ندارم باورش کنم.. نمودارهاي کهربايي، سبز، فرمانِ tree، گوگل...

کاش نامنت را بر قلوه سنگي نوشته بودم؛
تا حالا در جيب بالاپوشم مي گذاشتم و تا کنار زنده رود قدمي مي زدم...
اما نامت را بر باد نوشتم؛
و حالا جهان از غوغاي طوفان و دست هاي من در خالي جيب هايم مي لرزند. /

" Hatred does not cease by hatred, but only by love;
this is the eternal rule . . .
"
// Buddha


يه لينک خوشگل ! چند تا کِرسِر موس دارين شما؟
و يه فرمان واسه آينه ديدنِ سايت ها؛ قبل از آدرس سايت mirror.sytes.org رُ تايپ کنين تا اون رُ تو آينه ببينين، مثلاً گوگل، ياهو، مهدي اچ اي ...
پ.ن. روز پدر هم مبارک !