یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۳

پائولو کوئليو: از دولتِ آقاي خاتمي توقع نداشتم !!

ديروز رفته بودم کتاب فروشي دوباره.. البته کتابي که مي خواستم رُ (طبق معمول!) نداشتن، اما دست خالي نموندم (شديداً در برابر بعضي چيزا نمي تونم خودم رُ کنترل کنم، از جمله کتاب! بگذريم..)
7 - 8 تا کتاب بود که برداشتم، دم صندوق ديدم يه چيزي اون ته داره چشمک مي زنه ! «براي اولين بار در ايران! کيمياگر2 ! پائولو کوئليو !!! ترجمه ي آيسل برزگر - انتشاراتِ شيرين !!!» شديداً مطمئن بودم يه کاسه اي زير نيم کاسه ست چون امکان نداره همچين چيزي.. آخرين کتاب هايي که کوئليو نوشته «پدران، پران، فرزندان» در سالِ 2001 بود و بعد از اون هم «يازده دقيقه» که هيچ وقت به فارسي ترجمه نشد و تازه کتاب بعدي ش که قولِ چاپ ش به فارسي رُ داده بود، « زهير‌ » اسمشه و قراره اواخر سالِ هشتاد و چهار چاپ بشه..

اول حدس زدم يه کتاب قديمي رُ به اين اسم منتشر کرده؛ اما جديد بود! بعد فکر کردم اصلاً شايد يکي به اسم «پائولو کوئليو» پيدا کردن و اين اون نيست که هست؛ اما عکس ش خودش بود.. هر چي سعي کردم يه مشکلي تو کتاب ببينم نبود!
شناسنامه ي کتاب هم ظاهراً مشکلي نداشت..

فصل اول کتاب رُ خوندم؛ همون يازده دقيقه بود !!!!!!!!!!!!!!!
آخرين نتيجه اي که گرفتم اين بود که به اين طريق خواسته سر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رُ کلاه بذاره (يازده دقيقه، آخرين رمان پائولو کوئليو، زندگي يه روسپي رُ بيان مي کنه واسه همين مسلم بود که تو ايران چاپ نميشه -البته انگليسي ش تو بازار هست!- من ترجمه ي فصل اول ش رُ تو کاپوچينو خونده بودم..
خلاصه اين کتاب رُ همراه باقي کتاب ها از محمدي گرفتم و دنبالِ کتاب هايي که پيدا نکردم رفتم شهر کتاب.. دقيقاً جلو درش اطلاعيه ي پائولو کوئليو رُ زده به ديوار که گفته كيمياگر 2 جعلي هست و من ننوشتم و نخرين ش !
ظاهراً اين نامه با عنوانِ «عزيزان و دوستان مهربان ايراني ام» از طرف پائولو براي انتشارات ش در ايرن (کاروان) فرستاده شده و کاروان هم به کتاب فروشي ها و چند تا روزنامه رونوشت ش رُ فکس کرده، نوشته بدين شرحه:

عزيزان و دوستان مهربان ايراني ام؛
سلام،
خبردار شدم كه كتابي با نام كيمياگر 2 توسط ناشري در ايران منتشر شده است. همين جا اعلام مي كنم من هرگز كتابي با نام كيمياگر 2 ننوشته ام و قصد هم ندارم بنويسم. ظاهرا اين كتاب برداشتي از كتاب يازده دقيقه است. اما با دخل و تصرف فراوان، قبلا هم در نامه اي توسط ناشرم، انتشارات كاروان، از وزارت فرهنگ ايران درخواست كرده بودم كه اجازه انتشار اين كتاب را با دخل و تصرف در ايران ندهد. اگر وضعيت فرهنگي يا سياسي ايران انتشار اين كتاب را به صلاح نمي داند، ترجيح مي دهم بدون دخل و تصرف بماند.با توجه به اين كه اين كتاب متعلق به من نيست. از خوانندگان عزيزم كه هميشه پشتيبان من و آثارم بوده اند و به جرأت مي توانم بگويم بهترين خوانندگان كتاب هاي من ايراني اند، صميمانه خواهش مي كنم از خريد اين كتاب خودداري كنند تا اجازه سودجويي از نام مرا كه مورد لطف خوانندگان ايراني هستم، به كسي ندهند.ضمن آن كه وزارت فرهنگ ايران علي رغم هشدار قبلي من اجازه انتشار كتابي با عنوان جعلي از من را داده است. از دولت آقاي خاتمي چنين انتظاري نداشتم. اميدوارم وزارت فرهنگ ايران، با جمع آوري و توقيف اين كتاب، ثابت كند كه علي رغم خبرسازي ها، اجازه سوءاستفاده از نام نويسندگان مشهور را به ناشران سودجو نخواهد داد. هرچند مطمئنم كه خوانندگان من فهيم تر از آن اند كه در دام چنين شيادي هايي بيافتند.متأسفانه وزارت فرهنگ به قرارهاي قبلي اش با من نيز چندان پايبند نبوده است. نه در مورد قولي كه براي حفظ حق نشر آثارم براي يك ناشر به من دادند، نه در مورد جايزه ادبي كه قرار بود مشتركا با همكاري من و ناشرم و وزارت فرهنگ اهدا شود و نه در مورد حفظ سلامت آثارم در ايران، اميدوارم اين بار دست كم مانع انتقال اثري كه از آن من نيست با نام من، به خوانندگان من شود.

هر چند من اگه اينو هم مي دونستم باز هم کتاب رُ مي خريدم (چون ترجمه ي ديگه اي از يازده دقيقه وجود نداره) اما چه قدر احمقه اين «آيسل برزگر جليلي مقدم» و به طبع نشر «شيرين» و بعد هم وزارت فرهگ و ارشاد اسلامي تهران.

کتاب که تو بازار هست، تو همين چند هفته به چاپ دوم رسيده (تيراژ بالاي 5000 تا!) و با اين حساب مقدمه ي اول کتاب هم کاملاً جعليه، مترجم خواسته يه جوري کتاب رُ ربط بده به کيمياگر.. شابک کتاب 964-5564-85-9 هست.

اين روزا حداقل به دليل کتاب هاي خيلي زيادي که هست، معمولاً خريد من رو اسم نويسنده و مترجم و انتشاراتيه؛ مثلاً همه ي کتاب هاي انتشاراتِ کاروان، يا ترجمه ي ستاره آخوند زاده يا آرش حجازي يا ميترا معتضد و چندين اسم ديگه که هر کدوم تو سبک خودشون؛ مي توني مطمئن باشي کتاب ش ارزش خوندن داره!
از اين به بعد هم يادم باشه کتاب هاي نشر شيرين و ترجمه ي آيسل برزگر رُ نخرم !

در همين رابطه:
ترجمه ي فصل اولِ «يازده دقيقه» به فارسي.
پيام پائولو کوئليو به خوانندگان ش در موردِ جعلي بودنِ کيمياگر دو.
طرح روي جلد کتاب تقلب كيمياگر 2 ، ترجمه آيسل برزگر - نشر شيرين.
طرح روي جلد کتاب يازده دقيقه به انگليسي.
ليست کتاب هاي منتشر شده از پائولو در ايران.
بازتاب خبر در ايران اليکا.
اخبار مربوط به انتشار «يازده دقيقه» در سراسر دنيا (انگليسي).
صفحه ي يازده دقيقه (انگليسي).
تمامي کتاب هاي نوشته شده توسط پائولو کوئليو.
درباره ي «يازده دقيقه» به قلم حسين نوش آذر.
وبلاگِ آرش حجازي؛ مترجم رسمي و نماينده ي آثار کوئليو در ايران.
انتشاراتِ کاروان؛ ناشر رسمي و نماينده ي آثار کوئليو در ايران.
راستي اگه يکي از بخش هاي سايت پائولو، قسمتِ مراقبه ش هست که توصيه مي کنم حداقل يه بار ببينين ش..

خبر «يازده دقيقه» در ايران کليدر: .. «يازده دقيقه» اما داستان زندگي ماريا، دختر ساده اي از يكي از روستاهاي برزيل است كه معصومانه در حال درمان زخمهاي قلب شكسته اش از عشقي نا فرجام است.در اين دوره ماريا به اين نتيجه مي رسد كه هرگز عشق واقعي را در اين دنيا لمس نخواهد كرد و عشق مصيبتي است كه بشر را آزار مي دهد.
يك اتفاق ساده ماريا را به ژنو مي كشاند و در آنجا به آرزوي مشهور شدن و يافتن آينده اي بهتر در خيابانها به تن فروشي مي پردازد. در ژنو ماريا بيش از پيش از عشق فاصله مي گيرد و غرق روابط نامشروع مي شود.سرانجام در اين گيرو دار بيزاري از عشق و تمايل به فساد، ماريا در بوته آزمايش قرار مي گيرد و با يك نقاش جوان خوش سيما رو برو مي شود كه ماريا مي تواند در كنار وي عشق حقيقي را تجربه كند.
در اين آزمون، به قول پائولو كوئِيلو، "خود واقعي" ماريا يا بايد راه تاريكي و فساد را ادامه دهد يا راه پر خطريافتن روشنايي دروني وعشق ورزيدن واقعي را برگزيند.
در رمان «11 دقيقه»كه مطبوعات انگليسي زبان از آن با عنوان رمان متهور و پر جسارت ياد مي كنند پائولو كوئِيلو ذات معنوي عشق ورزيدن و دوست داشتن را به طور حساس و مو شكافانه كاوش مي كند و خواننده را به مقابله با پستي و ديو دروني و پذيرفتن روشنايي درون دعوت مي كند.