سه‌شنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۴

به معين راي بديم

من هنوز سر حرفم هستم که معين خيلي دست و پا چلفتي تر از اين حرفاست که بخواد از شعارهاي خاتمي استفاده کنه. اما به دلايلي مي خوام بهش راي بدم. شايد جاي دومين اشتباه (دومين مهر انتخابات) بر روي شناسنامه ي خيلي ها خالي باشه. اگه شما هم خواستين راي بدين، لينک هاي زير به درد مي خوره.

لينک هاي مرتبط:
* دانشجويان حامي دکتر معين.
* نسيم: نسل سومي هاي ياور معين.
* فيلم تبليغاتي سانسور نشده معين روي سايت.
* ايران براي همه ي ايرانيان.
* ليست حاميان معين.
* سايت و وبلاگ رسمي دکتر معين.
* صد دليل براي راي دادن به معين.
* ياران دبستاني.

Dr. Moeen


نوشته هاي انتخاباتي:

آخرين اخبار از انتخابات:
لينکس - ايسنا - مهر - ايلنا - ايرنا - شرق آنلاين - انتخابات - صبحانه - بازتاب - صفحه ويژه بي‌بي‌سي - e1384 - خبر مرکزی - فارس - آفتاب - امروز - رويداد - انتخاب نه - BBC - نهم نيوز - شريف نيوز - انتخاب - رئيس جمهور - هديه رئيس جمهور + سايت شوراي نگهبان - وزارت کشور + وبلاگ ابطحي و معين.
پ.ن. به دليل ترافيک زياد خيلي از سايت ها به طور موقتي از کار افتاده..

دوشنبه: تصحيح !
بنا به دلايلي که همه مي دونن لينک هاي چند روز گذشته ي لينکس رُ حذف کردم. اينجا قرار نبود هيچ قيافه ي سياسي داشته بشه. در اولين فرصت هم متن جديد آماده ميشه و اين صفحه ميره تو آرشيو.

شنبه: اشتباه ؟!
يک: خُب، خيلي موقع ها همه چيز وفق مراد نيست.. فقط ميشه اميدوار بود هاشمي همون طور که تو فيلم هاي تبليغاتي ش نشون داد عمل کنه. تو اين هشت سال جامعه خيلي عوض شده؛ اميدواريم اون هم عوض شده باشه.
دو: يه بار ديگه ثابت شد که ايران فقط تهران و شيراز و شمال شهر چند تا شهر ديگه نيست.. خيلي دوست داشتم جواب راي ها رُ به تفکيک شهر هم اعلام مي کردن.. من مطمئنم اگه معين هيچ جا راي نياورده باشه با اندازه ي همه ي جمعيت شيراز، تو شيراز راي آورده.

بخونين:
* اعتراض كروبي به غيب‌گويي يك روزنامه
* وزارت کشور: آمار شوراي نگهبان قانوني نيست
* خاتمي سرزده از ستاد انتخابات كشور بازديد کرد. (براي عرض خسته‌ نباشيد نه چيز ديگه!!)
زمينه سازی برای دامن زدن به بحث های کليشه ای مثل تقلب در انتخابات دارای تبعات امنيتی است.» / هنوز هيچي نشده !

جمعه: انتظار !
ساعت هفت و پنج دقيقه ي عصر راي دادم :) آقاهه مي خواست به زور واسه مجلس هم راي بگيره، ندادم! طبق پيش بيني من معين و هاشمي به دور دوم کشيده ميشن. جمعه ي ديگه بايد دوباره بريم به معين راي بديم.. تا فردا شب نتايج قراره اعلام بشه. اين وسط همون طور که زواره اي اولش ضايع شد (رد صلاحيت شد)، الآن هم بعضي ها مثل احمدي نژاد و لاريجاني و عليزاده خيلي نخودي بودن !
صبر مي کنيم . . .

پنجشنبه: هر کي دو تا !! يا نه اون نه اين، فقط معين !!
تبليغات انتخابات هم تموم شد. بر اساس چيزي که من ديدم رتبه ي يک تبليغ* چه کيفي چه کمي، مالِ قاليبافه ! تبليغاتش واقعاً عالي بود.. خيلي خيلي خرج کرده بود؛ تو شيراز که بزرگترين و قشنگتريم ساختمونا دفتر تبليغاتش بود (اون ساختمون 5 طبقه ي شيشه اي) و کلي پوستر و CD و روزنامه که همه جاي شهر پخش ميکردن.. يکي ديگه از ترفندهاي جالبش اين بود که اکثر دفترهاي تبليغاتي ش نزديک ستادهاي انتخاباتي بود ! اگرچه همه از قبل تصميم شون رُ گرفتن، اما تو کل جمعيت ايران، بالاخره چند درصدي راي بيشتر مياره اينجوري ! و حرف هايي که زد و قيافه هاي مختلفي که خودش رُ در آورد. واقعاً در رابطه با تبليغ حرفه اي عمل کرد؛ نشون داد که واسه اين که رئيس جمهور بشه حاضره هر قيمتي رُ بپردازه.

از نظر کمي رتبه ي دوم واسه هاشمي هست. بزرگترين ابتکارش حرف هاي آنچناني (تو فيلم هاي تبليغاتي) و کارناوال هاي حمايت از هاشمي بود. و بزرگترين اشتباهش رد کردن حمايت از اين کارناوال ! اگرچه اول نشون داد که تا چه حد حاضره به جامعه آزادي بده و طرفدارهاش از بين افراد شمال شهر هستن، اما بعد ثابت کرد که اين فقط فيلم بوده و حتا حاضر نيست ارتباط اين افراد رُ با تبليغاتش قبول کنه؛ و کاملاً ثابت کرد اگر شعار از آزادي اي هم داده، در عمل پوچ خواهد بود.

و در نهايت معين.. رقابت اصلي بين اين سه کاتديدا هست، البته تبليغات محدود بقيه هم بود. خصوصاً در روز آخر.. تا امروز من هيچ آگهي از مهرعليزاده، احمدي نژاد، کروبي و لاريجاني نديده بودم تو خيابون ها.
معين بيشتر با سرمايه ي مردمي و حمايت جوون ها، به تبليغ اهداف و حرف هاش پرداخت. بهترين ابتکارش ملاقات با بلاگر ها بود به نحوي که گفتن رو اينترنت اگه جايي کسي گفته راي بديم، در ادامه ش گفته به معين راي بديم. معين دو پايگاه مردمي بزرگ داره؛ اينترنت و دانشگاه. اين که چه قدر راي بياره بيشتر به مشارکت مردم بستگي داره چون طرفدارهاي معين تماماً روشنفکراني هستن که بعضاً قصد راي دادن ندارن.
يکي از جالب ترين ترفندهاي معين که در ستادهاي تبليغاتي ش اعلام شد اين بود که «هر شخص، فقط يک شخص ديگه رُ هم با خودش به حوزه راي گيري ببره» و اينجوري خيلي ساده تعداد راي هاي معين دو برابر ميشه. جالبه بگم که من هم همون «نفر دوم» هستم وگرنه قبل از اين تصميم به راي دادن نداشتم. پيش بيني کردن اگه اين طرح موفق بشه و هر يک نفر از طرفداراي معين بتونه کس ديگه اي رُ که قصد راي دادن نداره، مجاب کنن که راي بده، معين پيروز ميشه.

بخونين:
* اينو هم بخونين
* حاشيه‌هاي خواندني از فيلم تبليغاتي هاشمي رفسنجاني !!

چهارشنبه: راي نديم!
اگه من هم در چهار، پنج سال اخير يا در خارج از کشور بودم يا به صورتي در اين جامعه نبودم، همچنان تصورم اين بود که من اگه بخوام برم بيرون بايد تنها برم، تو دانشگاه (با اين که دخترا / پسرا جدا هستن) بايد آستين بلند بپوشم (يا خانوما با چادر) و تفريحي هم به جز «کار» (به قول هاشمي) يا عضويت در پايگاه هاي بسيج ندارم... خُب چه دليلي داره راي بدم؟!
اما من الآن خيلي تفريح دارم! ميتونم آزادانه با هر کي بخوام و هر جوري بخوام برم بيرون. مي تونم برم سينما، کنسرت، کافي شاپ يا حداقل خيابون گردي! مي تونم هر شبکه اي رُ که بخوام نگاه کنم يا هر روزنامه اي رُ که دوست داشته باشم. مي تونم رو نت بنويسم و بخونم، مي تونم چت کنم و به موسيقي که دوست دارم گوش بدم.. خُب من اينا رُ دارم، و مي خوام حفظ شون کنم.. پس به معين راي ميدم!!

بخونين:
* انتخابات و واگويه‌هاي شبه‌فرهنگي

سه شنبه: چرا بايد راي داد؟
مساله ي تحريم انتخابات به معني راي ندادن براي نشون دادن عدم حمايت مردمي از حکومت، چيزيه که بيشتر از نيمي از مردم بهش معتقدن؛ همون طور که در انتخابات گذشته (تنها با 23 ميليون راي!) نشون دادن.

اما سه نکته ي ديگه رُ هم بايد در نظر گرفت: اولاً ايران کشوري نيست که اگه مردم راي ندن، فردا همه بگن خُب، شما ما رُ قبول ندارين و ما ميريم! يا از کشورهاي ديگه بيان بگن: ديدن شما رُ قبول ندارن؟ باي باي! نظام حکومتي ايران هميني که الآن هست، هست! اما با انتخاب هايي که بعضي جاها وجود داره، ميشه کساني رُ در راس قرار داد که ايران رُ همون طوري بکنن که ما مي خوايم. همون طور که هشت سال پيش، اتفاق افتاد و به اين منجر شد امروز، همه آزادي اي رُ که در جامعه هست چيز بديهي ميدونن..

دوم: در انتخابات قبلي (که ما و شما راي نداديم) چند نفر راي دادن؟ بيست و سه ميليون! اين آمار رسمي و واقعي بود که بعدها اعلام شد (بماند همون موقع در رسانه ها چه قدر اعلام شد!) خُب، با اين فرض که اين افراد با شما هم عقيده نيستن (مثل شما عمل نمي کنن) ميشه فرض کرد اين بار هم به کسي راي ميدن که شما نظرتون نيست. يعني قاليباف يا هاشمي. نتيجه اي که مي خوام بگيرم اينه که «تحريم انتخابات تنها به سود دو نفر هست، چون طرفداران اين دو نفر از کساني هستن که تو باغ نيستن يا اگه باشن هم انتخابات رُ تحريم نمي کنن!» نتيجه؟ تحريم انتخابان دو تا نتيجه در پي ش داره: اول اين که يکي از اين دو نفر رئيس جمهور آينده ميشن. دوم اين که يه تعدادي راي ميدن، يه تعداي هم نميدن! فوق ش اگه خيلي تابلو باشه، يه مقام بالا (مثل خاتمي) هشدار ميده به بقيه مسئولين، يا انتخابات به دور دوم کشيده ميشه.. و بعد؟ هيچي! اون رئيس جمهوري که ما نمي خوايم تا چهار سال رئيس جمهوري مي کنه!

و سوم: فرق چنداني بين چهار سال پيش و امروز وجود نداره، اما هشت سال پيش هيچ روزنامه اي به جز اطلاعات و کيهان نبود. هشت سال پيش اصلاً کسي نمي دونست اينترنت چيه. هشت سال پيش حجاب برتر چادر بود. هشت سال پيش کسي به چيزاي سياسي فکر نمي کرد که بخواد به «حقوق مدني» فکر کنه. خيلي از واژه هايي که امروز در مکالمات روزمره به کار ميره مثل: آزادي، لوازم آرايش، موسيقي، کنسرت، نمايشگاه، اينترنت، وبلاگ و خيلي چيزاي ديگه اصلاً براي مردم بي معني بود. وبلاگ که الآن بخشي از زندگي خيلي ها رُ تشکيل داده؛ اولينش چهار سال پيش ساخته شد (حدر)، موبايل و چت و آهنگ و دانلود و اينا بماند !
نتيجه؟
يک: تو چهار سال خيلي کارها ميشه کرد، مثلاً اين که انقدر اين چيزا برامون عادي بشه که فکر کنيم هميشه داريمشون، يا انقدر کارهايي انجام بشه که فکر کنيم هيچ وقت نداشتيمشون!
دو: فقط يک نفر هست که مي تونه وضع فعلي رُ نگه داره. حداقلش اين که هميني که هست و حفظ کنه. و فقط در حالتي اون راي مياره که آدمايي که از قشر دانشجو، بلاگر و خوره هاي اينترنت و ماهواره و در کا افراد مطلع (نه بي سوادِ دهاتي) بهش راي بدن.

بخونين:
* مزيت‌هاي معين
* بدن معين
* دور دوم اصلاحات با مقاومت بيشتر