دوشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۳

کاغذ !

شرق: ‌بحران كاغذ به شرق رسيد . ديروز تا ساعت پنج بعد ازظهر شرق كاغذى براى چاپ نداشت و عاقبت آنقدر كاغذ فراهم شد كه تنها 24 صفحه از روزنامه به چاپ برسد ... خريد كاغذ در شرق روزانه است و شرق هر روز بايد كاغذ مورد نياز را با قيمت روز فراهم كند و اين مسئله ديروز به شكل حادى درآمد چرا كه اصلاً كاغذى در بازار يافت نمى شد. شرق از آنجا كه به كيفيت چاپ و كاغذ روزنامه اهميت مى دهد نمى تواند از كاغذ نامرغوب داخلى استفاده كند. كاغذ شرق از نوع سوليكامز است كه در چند روز اخير به بهاى سرسام آور كيلويى 615 تا 620 تومان رسيده و هزينه هاى روزنامه را به شدت بالا برده است ... اگر اين نكته را در نظر بگيريم كه قيمت كاغذ مصرفى شرق از سه ماهه آخر سال گذشته از 320 تومان به 615 تومان رسيده است، سود دلالى كاغذ را مى توان محاسبه كرد و همچنين زيانى كه مطبوعات به عنوان بخش فرهنگى جامعه متحمل شده است ... برخى از مطبوعات اعلام كرده اند كه با گرانى روز افزونى كه كاغذ دارد نمى توانند تا هفته آينده به انتشار روزنامه شان اميدوار باشند، جالب اينجاست كه مصرف كاغذ در ايران بسيار پائين تر از كشور همسايه تركيه است. مطبوعات ايرانى سر جمع تيراژ يك ميليونى دارند و اين مجموعه تيراژ با يك روزنامه ترك برابرى مى كند ... در حال حاضر قيمت كاغذ در بازار ايران از قيمت اين كالا در بازار جهانى گران تر است.

گرون شدن کاغذ فقط مال روزنامه نيست.. اگه خوره ي کتاب فروشي ها باشين حتماً ديدن که تو چند ماهه ي اخير اصلاً تعداد کتاب هاي چاپ شده کم شده. اگه هم يه انتشاراتي بتونه سرمايه بذاره و کتاب رُ با کاغذ آزاد منتشر کنه، قيمت ش خيلي بالا ست..
از اون جايي که انتشاراتي ها هيچ وقت ضرر نمي کنن، اين وسط نويسنده / مترجم مي مونه و خواننده / خريدار.. اولي که عملاً شايد هيچي گيرش نياد، دومي هم بايد از خرج همه چيزش بزنه تا بتونه يه کتاب بخره.
به نظر من که اگه قراره کاري انجام بشه تو اين کشور اول بايد صدا و سيما ش درست بشه، بعد از روزنامه و کتاب.. عوض شدن ظاهر امور حتا اگه فايده اي هم داشته باشه، خيلي زود دوباره مثل قبل ميشه، در حالي که اگه از ريشه با فرهنگ پوسيده ي مردم برخورد بشه، ميشه اول درمون ش کرد و بعد بهشون اموزش داد تا ديگه اين جوري نشه.