دوشنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۳

و اما امتحاناتِ فاينال !

روزنوشت:
جمعه: دوباره فيلم incredibles رُ ديدم.. البته يکي از دليل هاش اين بود که خواستم ببينم سيستم دالبي چه جوري هست.. اما بعد از خريدن بليت ش فهميدم از شش تا فيلمي که تو جشنواري دالبي قرار بوده پخش بشه، فقط همين يه دونه استريو هست (و نه دالبي!) اما فيلم واقعاً خيلي قشنگيه.. اگه باز بزارن ميرم ببينمش.. کيفيت تصويرش عاليه، واقعاً خداي انميشنه به قولي.. ظهر هم «دوکوهک» ! ديگه جايي تو / حوالي شيراز نمونده نرفته باشم !!
چند تا لينک درباره ي incredibles :
سايت رسمي ش: اگه نت دارين همه چيز داره، از بازي و کارت پستال تا متن بررسي هر Hero.. اون پايين EDNA Mode رُ هم on کنين تا واسه تون حرف بزنه !
مشخصات فيلم: به پاي سايت اصلي نميرسه اما خب.. عکس ها، کارگردان، صداي Mr. Incredible، صداي Elastigirl و...
در ضمن فيلم تا الآن 8.3 ستاره (از ده تا) رُ کسب کرده (بيشتر) و نامزد اسکار هست و...؟! هيچي! فقط برين ببينين که خيلي توپه !!
شنبه: فيلم عجيب غريب Addams Family Values رُ ديدم !
يکشنبه: مم.. فکر کنم امتحانا داره شروع ميشه کم کم ! البته عمومي ها از ديروز شروع شده؛ من عمومي نداشتم اين ترم ! اگه بشه يه کم درس بخونم..
يکشنبه شب: هيچ توجه کردين شبايي که مثلاً بيدار مي مونين واسه درس خوندن، تا صبح بيدارين اما هر کاري مي کنين به جز درس خوندن؟ اين که تنها بيدار بمونين يا چند نفر باشين، فقط رو «هر کاري مي کنين» تأثير داره وگرنه باز هم درس نه..
دوشنبه: چند روزه تو اتاقم شديداً بوي گل مريم مياد :) مرسي از مانيا. اينا هم بايد بدونن چرا !! : ميلاد، ليلا، محمد.. (ديگه؟)

* بازم کلي دعوت نامه ي GMail اضافي و مجاني..
کسي هست هنوز که جي ميل نداشته باشه و بخواد؟!
ايميل بزنه اگه هست !!

ديوانه؛ اين داستانِ من است براي هر کسي که دوست دارد بداند چه گونه ديوانه شدم:
در روزهاي بسيار دور و پيش از آن که بسياري از خدايان متولد شوند، از خواب عميقي برخاستم و دريافتم که همه ي نقاب هايم دزديده شده اند؛ آن هفت نقابي که خودم بافته بودم و در هفت دوره ي زندگاني بر روي زمين بر چهره زدم..
پس بي هيچ نقابي در خيابان هاي شلوغ شروع به دويدن کردم و فرياد زدم؛ دزدها، دزدها، دزدهاي لعنتي!
مردها و زن ها به من خنديدند و برخي از آنان نيز به وحشت افتادند و به سوي خانه هايشان گريختند.. چون به ميدان شهر رسيدم، ناگهان جواني که بر بام يکي از خانه ها ايستاده بود فرياد زد: اي مردم! اين مرد ديوانه است!
سرم را بالا بردم تا او را ببينم اما خورشيد براي نخستين بار بر چهره ي بي نقابم بوسه زد و اين اين نخستين بار بود. پس جانم در محبت خورشيد ملتهب شد و دريافتم که ديگر نيازي به نقاب هايم ندارم و در حالتي -گويي بيهوشي- فرياد برآوردم: مبارک باد! مبارک باد آن دزداني که نقاب هايم را دزديدند!
اين چُنين بود که ديوانه شدم اما آزادي و نجات را در اين ديوانگي با هم يافتم؛ آزادي در تنهايي و نجات از اين که مردم از ذاتِ من آگاهي يابند. زيرا آنان که از ذات و درونِ ما آگاه مي شوند مي کوشند تا ما را به بندگي کشند. اما نبايد براي نجاتم بسيار مفتخر شوم زيرا دزد اگر بخواهد از دزدانِ ديگر امنيت يابد بايد که در زندان باشد! (ج.خ. جبران)

اين: فیلم Taxi که چند هفته پیش در آمریکا بروی پرده سینما رفت و اواخر ژانویه در اروپا بروی پرده می آید . یک فیلم کمدی و جدید که امیدوارم خوشتان بیاید . از اينجا دانلود کنين !!!
این فایل بصورت ZIP میباشد برای باز کردن آن احتیاج به یک پسورد دارید که داخل قسمت پیغامها آن برایتان مینویسم . بعد ازباز کردن فایل شما دارای دو عدد فایل میشوید که بصورت bin و cue هستند. اینگونه فایلها یک نوع Image هستند که میتوانید با Nero آنرا بروی سی دی رایت کنید . کافیست Nero Express را بازکنید و Disk Image را کلیک کنید حالا نوع فایل را بروی Cue بگذارید و دایکتوری که ۲ فایل نامبرده در آن است باز کنید و بروی فایل Taxi.cue کلیک کنید .در صفحه بعدی سرعت رایتر را انتخاب کنید و سی دی خام خود را وارد رایتر بکنید و بعد پایان کار از این فیلم کمدی لذت ببرید. (حجم: 794,24 MB )
پسورد فايل زيپ: www.arabuser.com