یکشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۳

مسلم بدونین همه عوض شدیم؛ از دیروز تا حالا..!

چند روز پیش سر جریان هایی، همه ی دیتابیسsql سایت رُ delete کردم! و چون خودم back up نداشتم طول کشید تا از بک آپ سایت استفاده کنم و غیره..
خلاصه این که همه ی نوشته های این چند روزه رُ الآن دارین با هم می خونین !
ولی جدا از این مورد -بعد از این امتحان شنبه!- می خوام کل هاست رُ import کنم یه جایی و بعد همه ش رُ پاک کنم! می خوام از ادیتورهای دیگه استفاده کنم..! البته نصب نرم افزار و غیره ش کلی باید وقت بگیره؛ نمی دونم، تا به حال تست نکردم!!!!!!! :)))

فرزانگان می دانند چه گونه تعلیم دهند،
احمق ها می دانند چه گونه لجن مال کنند !!!!!!
// تاگور

یه چیزی هست که کاملاً هم اجتناب ناپذیره.. we change...
خیلی اتفاق ها می افته، خیلی موردها پیش میاد (و شاید هم باید بیاد) تا به این جا برسیم! «این جا»یی که هر روز عوض میشه، اما هر روز «این جا» ست.. همیشه همه کاری رُ می کنن که فکر می کنن درسته، و دلیل این جوری فکر کردن شون هم پیش زمینه ی فکری یا همون اتفاق های روزانه و خاطراتِ نوجوانی و هزار تا چیز دیگه ست!
در هر حال مسلم بدونین من مثلِ قبل این جا نخواهم نوشت، همون طور که خیلی جاهای شیراز رُ دیگه نخواهم رفت. that's life! کاری ش هم نمیشه کرد! خیلی اتفاقا میوفته که حتا از بودن پشیمون ت می کنه چه برسه به مسایل پیش پا افتاه.. و بدین ترتیب انسان به وجود آمد! جدی همین موقع هاست که انتخاب ها موندگار میشه و معنی پیدا می کنه.. کدوم مسیر؟ تا کجا؟ آخرش که چی.. و حتا اول ش.. نمی دونم باید ممنون بود یا متنفر از حوادثی که بهت حق انتخاب میدن و البته سر دوراهی می ذارن ت؛ تنها! ساعت 4 و 40 دقیقه ی بامداد !

I’m never gonna dance again
Guilty feet have got no rhythm
Though it’s easy to pretend
I know you’re not a fool
I should have known better than to cheat a friend
And waste a chance that I’ve been given...


و اگه باشه در این مورد، چیزی که خُب یه جورایی موضوع اصلی دو سال و نیم وبلاگ نویسی (ملکوت و مهدی اچ. ای.) بوده بگم، میشه لیریک ترانه ی nobody's fool ؛ خر هیچ کس... i'm not ur fool, nobody's fool... ..........that's all ؛ این حرف آخرمه.
I count the falling tears
They fall before my eyes
Seems like a thousand years
Since we broke the ties
I call you on the phone
But never get a rise
So sit there all alone
It's time you realize
.
I'm not your fool
Nobody's fool
Nobody's fool
I'm no fool
Nobody's fool
Nobody's fool
Never again, no, no
.
You take your road, I'll take mine
The paths have both been beat
Searchin' for a change of pace
Love needs to be sweetened
I scream my heart out, just to make a dime
And with that dime I bought your love
But now I've changed my mind
.
I'm not your fool
Nobody's fool
Nobody's fool
I'm no fool
Nobody's fool
Nobody's fool
Never again, no, no
Nobody's fool
Nobody's fool
I'm no fool
Nobody's fool
Nobody's fool


یه متن جالب بود در موردِ نوشابه های گازدار.. از این ایمیل فرواردی ها؛ آمارهای تفکربرانگیزی داره، خصوصاً اگه شما هم مصرف تون بالاست..!
همه ما شنيده‌ايم كه نوشابه‌های گازدار برای سلامتی مضر است،
اما آيا می‌دانيد:
۱- در بسياری از ايالتهای آمريكا، مامورين پليس راه دو گالن كوكاكولا در صندوق‌عقب ماشينشان دارند تا در صورت تصادف رانندگی، خون را با كمك آن از جاده پاك كند.
۲- اگر تكه‌ای از گوشت گاو را در يك كاسه كوكاكولا قراردهيد، پس از دو روز ناپديد می‌شود.
۳- برای تميز كردن مستراح: يك قوطی كوكاكولا را داخل كاسه توالت بريزيد و يك ساعت صبر كنيد، سپس با آب پر فشار بشوييد. اسيد سيتريك موجود در كوكاكولا لكه‌ها را از سطوح چينی می‌زدايد.
۴- برای برطرف‌كردن لكه‌های زنگ از سپر آب‌كرم كاری شده اتومبيل: سپر را با يك تكه كاغذ (فويل) آلومينيوم مچاله‌شده آغشته به كوكاكولا بساييد.
۵. برای تميز كردن فساد قطبهای باتری اتومبيل: يك قوطی كوكاكولا را روی قطبها بريزيد تا با غليان كردن، آن را تميز كند.
۶. برای شل كردن پيچ و مهره‌های زنگ زده: تكه‌ای پارچه را كه در كوكاكولا خيس شده است برای چند دقيقه بر روی پيچ و مهره قرار دهيد.
۷. برای پختن گوشت ران آبدار: يك قوطی كوكاكولا را داخل ماهی‌تابه خالی كنيد، گوشت را لای كاغذ آلومينيوم بپيچيد; و داخل ماهی‌تابه بپزيد. سی دقيقه قبل از اتمام پخت، كاغذ آلومينيوم را باز كنيد، و آب گوشت را با كوكاكولای داخل ماهی‌تابه مخلوطكنيد تا سس قهوه‌ای رنگ عالی‌ای به دست آيد.
۸. برای پاك كردن چربی از لباسها: يك قوطی كوكاكولا را داخل ماشين‌لباسشويی پر از لباسهای چرب خالی كنيد، پودر لباسشويی اضافه كنيد و ماشين را روی دور عادی روشن كنيد. كوكاكولا به تميز شدن لكه‌های چربی كمك می‌كند.
۹. كوكاكولا همچنين بخار آب را از روی شيشه جلوی اتومبيل تميز می‌كند. (در مناطق سرد و مرطوب، مثل Midwest در شمال ايالات متحده آمريكا، گاهی اوقات شيشه جلوی اتومبيل از بيرون بخار می‌كند كه با برف‌پاك‌كن پاك نمی‌شود. -م)
و جهت اطلاع شما:
۱. ماده موثر كوكاكولا اسيد فسفريك با pH برابر 2.8 است.اسيد فسفريك ناخن را در مدت حدود ۴ روز حل می‌كند. همچنين كلسيم را از استخوانها می‌زدايد و عامل اصلی افزايش روز‌آفزون پوكی استخوان است.
۲. برای حمل محلول كوكاكولا (محلول غليظ شده)، كاميونهای حامل بايد از علامتهای ويژه ”مواد خطرناك“ كه برای حمل مواد به‌شدت خوردنده در نظر گرفته شده است استفاده كنند. (يكی - دو ماه قبل يك كاميون حامل محلول غليظ شده نوشابه در سد قشلاق اطراف سنندج كه آب شرب اين شهر را تامين می‌كند، سقوط كرد.)
۳. توزيع‌كنندگان كوكاكولا بيش از ۲۰ سال است كه از كوكاكولا برای تميز كردن موتور كاميونهای خود استفاده می‌كنند.
و يك سوال، يك ليوان آب ميل داريد يا كوكاكولا؟

تو ای آغاز شیرین، امیدِ هر سرانجام، برای هر ترانه، تو ای همیشه الهام، دلیلِ هر سرودن؛ تو هستی.. تو ای شکوهِ پرواز، تو ای لطیف تر از یاس، مثِ کویر و بارون، برهنه باش در احساس، یگانه ناجی عشق؛ تو هستی.. تو ای زلالِ جاری، تو ای دریای آرام، بذار غرقِ تو باشم، بشورم خستگی هام، میشه از تو پلی زد؛ به رویا.. میشه از تو شروع کرد، باید با تو طلوع کرد، میشه در تو گذر کرد، باید با تو سفر کرد، تو ای شوق رسیدن؛ به فردا.. /
قبلاً خیلی از این خواننده هه بدم میودم، اما حالا کمتر؛ تازه کلی هم این آهنگِ «آغاز شیرین» ش رُ دوست دارم! اما هنوز قیافه ش رُ نه..!

الآن ساعت 2 و نیم صبح.. بعد از یک سال برای اولین بار درس خوندم! درس که نه، یه story بود که فردا quizش رُ داریم؛ این کتابه دو ترم بود تو کیف من بود، سه بار با خودم بردم ش تهران و آوردمش (و جا نذاشتم ش!!!) و تو این همه وقت کمتر از دو صفحه ش رُ خوندم.. از دیشب شروع کردم به خوندن و الآن تموم شد! صد و سی صفحه فکر کنم؛ ماجراهای تام سایر! (توماس سایر!!!)
u know؟ امشب بعد از کلی وقت بیدار موندم واسه درس.. کلی منو یادِ پارسال می ندازه.. خاطره هایی که برای همیشه موندگارن..
عادت کردم وقتی دارم درس می خونم هیچ صدایی نباید باشه که تمرکز م رُ به هم بزنه؛ واسه همین همیشه یه آهنگ با صدای بلند (شبا معمولاً تو واکمن) هست که نذاره صدای بیرون به گوش م برسه.. پارسال چون درس م به فارسی بود واسه این که قاتی نشه معمولاً آهنگِ انگلیسی (یا آلمانی) بود و معمولاً هم متالیکا (و خُب اینا همه ش خاطره ست) ...... امسال چون درسام انگلیسیه معمولاً فارسی هست آهنگ ها! و خُب خیلی معمول هست که گیر بدم به یه آلبوم و بعد از هزار روز گوش کردن، برام یه آهنگ ش جدید باشه چون عملاً اصلاً گوش نمی کنم !! در کل روش خوبیه، خصوصاً اگه عشق موزیک باشی؛ اما بدی ش اینه که بعد از یه مدت حس می کنی یه کم شنوایی ت ضعیف شده، اما چه میشه کرد، پیش میاد دیگه ..!!
امروز شب رفته بودم شام بگیرم، یه سری دختر داشتن رد میشدن، مثلِ همیشه دقیق شدم، دیدم میشناسم شون! بچه های سال بالایی ما بودن... این خوابگاه یی ها هم عجب روزایی دارن واقعاً.. یه جورای دلم واسه شون می سوزه.. زندگی تلخی که حداقل 4 سال باید تحمل ش کنن؛ زندگی در حد کمتر از انسان، و به عنوان یه دانشجوی نمونه و البته اجتناب ناپذیر.. یا باید خودت حس کرده باشی یا یه در جریان باشی تا بتونی حماقت هاشون رُ توجیه کنی.. فقط می تونم خوشحال باشم که من جزو اونا نیستم؛ thanx God :) سعی می کنم همیشه به یادم بمونه این..
امروز کاستِ پنهان رُ گرفتم؛ اولین کاست هارد راک مجاز ایرانی با صدای فرشید اعرابی.. شخصاً خوشم نیومد؛ البته به قولِ نیما مظفری: هیچ سبکی تو اولین کاست ش رو اوج نبوده..
امروز با همه ی بروبچز هم کلاسی، دو تا کلاس رُ تعطیل کردیم و رفتیم سینما.. «کما» شدیداً خوشمان آمد (البته از فیلم، اشتباه نشه!) روز قبل ش هم همین گروه + یه کم اضافی رفتیم باغ ارم، که کلی بدمان آمد (اگه خواستین اشتباه بشه!) anyway اگه فیلم رُ ندیدین پیشنهاد می کنم برین ببینین؛ قشنگ بود ! (یه جورایی همه چیز داشت، از هر نظر که حساب کنین، احتمالاً خیلی خوب فروش داشته باید باشه هم!)