سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۳

زبان بدن و علامت هاي دست

تعبيرهاي فرهنگي و معني هاي ضمني سه نوع از علائم رايج دست:
علامت حلقه (علامت OK) - سر انگشتان شست و اشاره به هم ميرسه و سه انگشت ديگه در حالت طبيعي نيمه باز قرار داره: در اوايل قرن نوزده، اين علامت در امريکا و ظاهرا توسط روزنامه نگاراني که در آن زمان استفاده از حروف اول هر کلمه را براي مختصر کردن عبارات معمولي مد نمودند، رواج پيدا کرد. به نظر مي رسد که علامت حلقه نمايانگر حرف «O» از «OK» باشد.
استفاده از اين عبارت در همه ي کشورهاي انگليسي زبان رايج است. هرچند با وجود گسترش سريع آن به کشورهاي اروپايي و آسيايي، در بعضي جاها معاني وختلفي دارد. به عنوان مثال در فرانسه به معني «صفر» و «پوچ» نيز هست و در ژاپن مي تواند به معني «پول» باشد. در برخي کشورهاي ميدترانه اي، علامت ماتحت است و اغلب براي فهماندن اينکه مردي همجنس بار است به کار مي رود.

علامت شست دست - شست کشيده به سمتِ بالا، چهار انگشت ديگه جمع شده با حالت مشت: در کشورهاي بريتانيايي و استارليا و زلاندنو، داراي سه معني است:
1) براي متوقف کردن اتومبيل ها براي سواري مفتي (اتو زدن)
2) يه عنوان علامت «ok» و به معني «همه چيز رو به راهه»
3) به عنوان يک علامت توهين آميز (بيلاخ)
در بعضي کشورها مانند يونان، معني اصلي آن «برو پي کارت» است، بنابراين مي توان تصور کرد هنگامي که يک توريست استراليايي از اين علامت براي نگه داشتن اتومبيل ها در يونان استفاده مي کند، در چه وضع ناجوري قرار مي گيرد.
زماني که ايتاليايي ها اقدام به شمارش يک تا پنج مي کنند، اين علامت را به معني «يک» و انگشت سبابه را براي «دو» به کار مي برند. در حاي که اکثر استراليايي ها و امريکايي ها و انگليسي ها، از انگشت سبابه براي شماره ي «يک» و از انگشت وسطي براي شماره ي «دو» استفاده مي کند. در اين صورت انگشت شست اشاره به «پنج» دارد. همچنين انگشت شست در ترکيب با ساير اشارات مي تواند به عنوان برتري و قدرت استفاده شود.

علامت «V» - کفِ دست به طرف خودتون، پشت دست به طرف مخاطب؛ همه ي انگشت ها بسته به جز انگشت اشاره (سبابه) و انگشت وسطي: اين علامت در سراسر ايتاليا و زلاندنو و بريتانياي کبير شهرت و تعبير توهين آميزي دارد. وينستون چرچيل البته علامتِ «V» را براي «Victory» به معني پيروزي در طول مدت جنگ جهاني دوم استفاده و رايج نمود، اما در مدل مورد استفاده ي وي، کف دست کاملاً آشکار بود. در تعبير توهين آمير، کف دست رو به خودِ سخنگو مي باشد.
البته در اکثر نقاط اروپا، حتا در صورتي که کف دست رو به سخنگو باشد، هنوز معني پيروزي مي دهد. بنابراين وقتي يک انگليسي از آن براي توهين کردن به يک اروپايي استفاده مي کند، حيرت وي را در اينکه به کدام پيروزس اشاره مي کند، بر مي انگيزد. اين علامت در خيلي از نقاط اروپا به معني شماره ي دو نيز مي باشد، و اگر اروپايي اي که به او توهين شده متصدي بار باشد، عکس العمل او در مقابل انگليسي يا استراليايي ارائه ي دو ليوان آبجو خواهد بود.




قلمروها و حريم ها:
هر کشور يک قلمرو است که مالکيت آن توسط مرزهاي کاملاً مشخص، تعيين مي شود و گاهي توسط نگهبانانِ مسلح محافظت مي شود. در داخل هر کشور، معمولاً قلمروهاي کوچکتري به شکل استان (ايالت) وجود دارد. داخل اينها، قلمروهاي کوچکتري به نام شهر و داخل شهرها، روستاها وجود دارند که داخل هر يک تعداد زيادي خيابان ديده مي شود که خود نشانگر يک محدوده ي بسته براي افرادي ست که ساکن آنجا هستند..

يک قلمرو، منطقه يا فضايي است که انسان از آنِ خود يا به مثابه ي امتدادي از بدنش مي داند..
حريم: اکثر حيوانات فضاي خاصي از پيرامون بدن خود را فضاي شخصي و حريم خصوصي خود مي پندارند. دسعتِ اين فضا عمدتاً بستگي به تراکم محيطي که حيوان در آن رشد کرده دارد. شيري که در نقاطه اي دور افتاده در افريقا بزرگ شده، احتمالا حريمي به شعاع پنجاه کيلومتر يا بيشتر دارد (که بسته به تراکم جمعيتِ شيرها در آن منطقه است) - و حريم خود را با ادرار يا مدفوعش علامتگذاري مي کند. اما شيري که با شيرهاي ديگر در اسارت بزرگ شده، شايد حريمي چندين متري داشته باشد که محصول تأثير مستقيم شرايط متراکم است.

همانند ساير حيوانات، انسان فضاي شخصي و متحرک خود را دارد. به عبارت ديگر «حباب هوايي» را با خود حمل مي کند و اندازه ي آن بستگي به تراکم جمعيت محلي دارد که در آن بزرگ شده است. بنابراين اين حريم شخصي وابسته به عوامل فرهنگي است. در حالي که در بعضي فرهنگ ها مانند ژاپني ها، عادت به ازدحام دارند، غربي ها فضاي باز وسيع را ترجيح مي دهند.

محدوده ي حريم: شعاع حباب هوايي که پيرامون افراد وجود دارد:
يک) حريم صميمي يا خصوصي: (بين 15 تا 45 سانتيمتر) در ميان تمام حريم ها، اين حريم از اهمين خاصي برخوردار است. زيرا انسان شديدا آن را شخصي و متعلق به خود مي داند. و از آن دفاع مي کند. تنها، شاخاصي که از نظر عاطفي بسيار نزديک به آدم هستند اجازه ي ورود به اين محدوده را دارند که شامل عشاق، والدين، همسر، کودکان، دوستان و اقوام بسيار نزديک مي شود.
در اينجا زير محدوده اي نيز وجود دارد که شعاع آن 15 سانتي متر از بدن است و فقط در تماس فيزيکي قابل دسترس است. اين محدوده حريم بسته ي خصوصي و محدود به خاص ترين و صميمي ترين افراد است.

دو) حريم شخصي: (بين 46 سانتيمتر تا 1.2 متر) اين فاصله اي است که در مهماني ها و محافل اجتماعي و همايش هاي دوستانه حفظ مي کنيم.
سه) حريم اجتماعي (بين 1.2 تا 3.6 متر) در مقابل اشخاص غريبه؛ لوله کش يا نجاري که در خانه مشغول تعميرات است، پوستچي، فروشنده ي محل، کارمند جديد در محل کار و اشخاصي که آشنايي کمتري با آنها داريم، چنين فاصله اي را حفظ مي کنيم.
چهار) حريم عمومي (بيش از 3.6 متر) هنگامي که مخاطب ما گروه بزرگي است، اين فاصله اي است که براي راحت بودن، انتخاب و حفظ مي کنيم.

بهره گيري عملي از اندازه ي حريم ها: يک شخص معمولاً به يکي از اين دو صورت وارد حريم خصوصي (يا صميمي) ما مي شود. صورت اول اين که يک خويشاوند يا دوست نزديک است يا ما را دعوت به رابطه ي جنسي مي کند. دوم اينکه، متجاوز، شخصي غير از دوستان است و احتمالاً منظوري خصمانه دارد و يا درصدد حمله به ماست. با اين که ما معمولاً افراد غريبه اي که وارد حريم اجتماعي يا شخصي ما مي شوند را تحمل مي کنيم، اما ورود يک غريبه به داخل حريم خصوصي (صميمي) ما موجب تغييراتِ فيزيولوژي در بدن ما مي گردد. تپش قلب ما سرعت مي گيرد، آدرنالين به سمت خون سرازير مي شود و جريان خون داخل مغز و عضلات شدت مي گيرد تا از نظر جسمي ما را آماده ي مبارزه يا فرار کند.

اين بدان معني ست که وقتي دست خود را دوستانه بر دور يا روي بدن شخصي که تازه با او آشنا شديد قرار مي دهيد، شايد منجر به پديد آمدن يک احساس منفي در آن شخص شويد. اگر مايليد مردم در حضور شما احساس راحتي کنند، قانون طلايي «حفظ فاصله» را رعايت کنيد. هر قدر که ارتباط ما با ساير مردم صميمي تر باشد، اجازه ي نزديکتر شدن به حريم آنها را خواهيم داشت.

به عنوان مثال يک کارمند جديد شايد در ابتدا احساس کند که ساير کارمندان رفتار سردي نسبت به او دارند. اما در واقع آنها او را در حريم اجتماعي خود نگه مي دارند تا آشنايي بيشتري کسب کنند، با حصول اين آشنايي فاصله ي بين اون و آنها کمتر مي شود تا بالاخره به او اجازه ي ورود به حريم شخصي و در بعضي موارد، حريم صميمي نيز داده ميشود.

فاصله ي بين کمر دو نفر در حين بوسيدن يکديگر، ميزان ارتباط آنها را نشان مي دهد. عشاق بدن خود را محکم به هم مي چسبانند و به محدوده ي بسيار صميمي يکديگر گام مي گذارند. اين متفاوت با بوسه اي است که يک غريبه در شب سال نو به شما مي دهد؛ طرف مقابل، کمر خود را حداقل 15 سانتيمتر دورتر از شما نگه مي دارد. (مگه اين که منظور خاصي داشته باشه!!)

يکي از استثناها در قانونِ فاصله/صميميت، زماني است که فاصله ي فيزيکي بر اساس موقعيت اجتماعي يک فرد تعيين شده باشد. حضور در اماکن پرازدحام مانند کنسرت ها، سينماها، آسانسور، مترو يا اتوبوس موجب تجاوز اجتناب ناپذير به حريم صميمي سايرين مي شود. و البته مشاهده ي عکس العمل مردم نسبت به اين تجاوز جالب است!
فهرستي از قوانين غيرمکتوب وجود دارد که غربي ها هنگام رويارويي با شرايط پرازدحام مانند آسانسور شلوغ يا وسايل نقليه، اکيدا از آن پيروي مي کنند. که شامل موارد زير مي شود:
1) اجازه ي صحبت کردن با کسي را نداريد و اين شامل دوستان و آشنايان نيز مي شود.
2) در تمام مدت، از خيره شدن در چشم ديگران (و به ديگران) بايد اجتناب کنيد
3) بايد چهره ي خود را ثابت نگه داريد و هيچ احساسي نبايد نمايان شود.
4) چنانچه کتاب يا روزنامه اي پيش رو داريد، بايد به ظاهر عميقا مجذوب آن شويد.
5) هرچه ازدحام بيشتر باشد، ميزان حرکات بدن شما بايد کمتر باشد.
6) در آسانسورها، ناگزير به تماشا کردن شماره هاي طبقات در بالاي سر خود هستيد.

// مطلب بالا خيلي بيشتر از اينا ادامه داره. واسه ادامه ش کتاب «زبان بدن؛ راهنماي تعبير حرکات بدن» نوشته ي آلن پيز و ترجمه ي سعيده زنگنه رُ بخونين.




مي دونين اگه حرف هاي کلمه هاي زير رُ جا به جا کنين چي ميشه؟
دوباره مرتب شده ي کلمه ي DORMITORY ميشه DIRTY ROOM
دوباره مرتب شده ي کلمه ي PRESBYTERIAN ميشه BEST IN PRAYER
دوباره مرتب شده ي کلمه ي ASTRONOMER ميشه MOON STARER
دوباره مرتب شده ي کلمه ي DESPERATION ميشه A ROPE ENDS IT
دوباره مرتب شده ي کلمه ي THE EYES ميشه THEY SEE
دوباره مرتب شده ي کلمه ي GEORGE BUSH ميشه HE BUGS GORE
دوباره مرتب شده ي کلمه ي THE MORSE CODE ميشه HERE COME DOTS
دوباره مرتب شده ي کلمه ي SLOT MACHINES ميشه CASH LOST IN ME
دوباره مرتب شده ي کلمه ي ANIMOSITY ميشه IS NO AMITY
دوباره مرتب شده ي کلمه ي ELECTION RESULTS ميشه LIES - LET'S RECOUNT
دوباره مرتب شده ي کلمه ي MOTHER-IN-LAW ميشه WOMAN HITLER
دوباره مرتب شده ي کلمه ي SNOOZE ALARMS ميشه ALAS! NO MORE Z 'S
دوباره مرتب شده ي کلمه ي A DECIMAL POINT ميشه IM A DOT IN PLACE
دوباره مرتب شده ي کلمه ي THE EARTHQUAKES ميشه THAT QUEER SHAKE
دوباره مرتب شده ي کلمه ي ELEVEN PLUS TWO ميشه TWELVE PLUS ONE
و به عنوان آخرين کلمه، دوباره مرتب شده ي کلمه ي PRESIDENT CLINTON OF THE USA ميشه TO COPULATE HE FINDS INTERNS