جمعه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۳

هارا

هفته ي سختي بود، خوب بود البته کلي. اما کلي خسته شدم.. کلي کار انجام نشده مونده و مثل هميشه يه کم انتظار.. اين ترم دانشگاه هم که همه ش به تعطيلي خورد و حجم کارش بيشتر ميشه. فقط به چند سال وقت احتياج دارم، کاشکي ميشد يه مدتي همه چيز وايميسا و بعد که کارهاي عقب افتاه راست و ريس ميشد، دوباره به زندگي عادي بر مي گشتيم..

آسمان: امضاء شناسي!
1ـ كساني كه به طرف عقربه هاي ساعت امضاء مي‌كنند انسان‌هاي منطقي هستند .
2ـ كساني كه بر عكس عقربه‌هاي ساعت امضاء مي‌كنند دير منطق را قبول مي‌كنند و بيشتر غير منطقي هستند.
3ـ كساني كه از خطوط عمودي استفاده مي‌كنند لجاجت و پافشاري در امور دارند.
4ـ كساني كه از خطوط افقي استفاده مي‌كنند انسان‌هاي منظّم هستند.
5ـ كساني ك با فشار امضاء مي‌كنند در كودكي سختي كشيده‌اند.
6ـ كساني كه پيچيده امضاء مي‌كنند شكّاك هستند .
7ـ كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مي‌نويسند خودشان را در فاميل برتر مي‌دانند.
8ـ كساني كه در امضاي خود فاميل مي‌نويسند داراي منزلت هستند.
9ـ كساني كه اسمشان را مي‌نويسند و روي اسمشان خط مي‌زنند شخصيت خود را نشناخته‌اند .
10ـ كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء مي‌كنند ، كساني هستند كه مي‌خواهند به قله برسند.

من هدیه 58: اسفندگان روز پاسداشت مادران و زنان
در فرهنگ و سنت ايران باستان، جشن و شادماني يكي از جلوه هاي نيك زندگي محسوب مي شد.اسفندگان از جمله جشنهاي ماهيانه ايرانيان قديم است كه از گذشته آن اطلاع دقيقي در دست نيست.
پيشينه اي از جشن اسفندگان يا سپندارند:
در دوران ساساني ،پنجمين روز از ماه اسفند را كه تقارن نام ماه و نام روز بود، جشن ميگرفتند.بعدها تاريخ برگزاري اين جشن به بيست و نهم بهمن ماه تغيير يافت،با اين حال آداب و رسوم آن همچنان به قوت خويش باقي است.در چنين روزي مردان و پسران كارهاي سخت و سنگين و نيز امور منزل را انجام ميدهند و زنان با پوشيدن لباسهاي نو به ديد و بازديد از همديگر رفته و اوقات را به شادماني سپري مي كنند .مردها به زنان خود هديه مي دهند و آرزوهاي آنان را برآورده مي سازند.از آنجايي كه عشق ، فداكاري، مهر، محبت و از خودگذشتگي همواره با نام زن و مادر همراه بوده است به همين جهت در ايران باستان برابر شدن روز سپندارند از آخرين ماه سال يعني اسفند را به جشن و سرور مي گذراندند و به آن اسفندگان مي گفتند.از ديگر سو دليل اين انتخاب وجود برخي ويژگي هاي مشترك ميان زن و زمين است.ويژگي هايي همچون زايندگي، فروتني، مهرباني، برباري و محبت كه در وجود زن و زمين به وديعه نهاده شده است.به همين دليل روز بيست و نهم بهمن ، روز گراميداشت زن و زمين و روز مادر در كيش زرتشت است.
جشن اسفندگان هنوز در بسياري از نقاط ايران برگزار مي شود.مثلا در يكي از روستاهاي نزديك گناباد در استان خراسان ،در اين روز مردهاي روستا به صحرا مي روند تا زنها و دختران در روستا با آزادي و فراغت خاطر به رقص و پايكوبي بپردازند.در كشور هندوستان، جشن ايرانيان زرتشتي اغلب در شهر بمبيي برگزار مي شود.

از گور برگشته: …و تو چه مي‌داني دنياي مردگان چيست... و تو چه مي‌داني که مرگ چيست... و تو چه مي‌داني که مرده کدام است... و تو نمي‌داني که شبهاي جمعه ، تو به دعاي مردگان محتاج تري تا مردگان به دعاي تو... و نمي‌داني که مردگان قرنهاست که براي تو، که ادعا مي کني زنده‌اي? خيرات مي‌کنند... هان! که شبهاي جمعه مرده‌ها براي تو فاتحه مي‌خوانند... براي آمرزش تو... براي پاک شدن روح آدمهايي که مثل تو به ظاهر زنده‌اند، ولي نمي‌دانند که هر لحظه، روح خود را کشته‌اند...!

غربتستان: ديسکو مخفف کلمهء ديسکوتک (فرانسه discothèque) و در اصل به معني مجموعه‌اي از صفحه‌هاي گرامافون بوده، متشکل از ديسک به معني صفحه و تک به معني جعبه، محفظه، محل نگهداري، مثل ويدئوتک يا Bibliothek يعني کتابخانه که اون ريشهء يوناني داره. معني امروزي کلمه در سالهاي دههء شصت به وجود اومد که در فرانسه کلوبهاي رقص شروع کردند به جاي گروه موسيقي از صفحهء گرامافون استفاده کنند. اوائل دههء هفتاد موزيک ديسکو (disco music) باب شد که در سال 1977 با موزيک فيلم تب شنبه شب (Saturday Night Fever، گروه Bee Gees) با بازي جان تراولتا به اوج رسيد. در کنار اين کلمه اصطلاح دي‌جي (dj) هم پاگرفت که مخفف Disc jockey هست و معني شخصي رو ميده که در ديسکوتک آهنگ انتخاب ميکنه و صفحه ميذاره.

يه تسليم (واگذاري) آرام وجود داره
به ازدحام روز،
وقتي که گرماي دنياي گردان
مي تونه ساپورت نشه.
يه لحظه ي افسون شده
و منو به واسطه ش مي بينه.
همين کافيه براي اين مبارز بي قرار
که فقط با تو باشه..
/ ميتوني عشق رُ امشب حس کني؟ التون جان.


هارا
"وقتی كاری برای انجام دادن نداريد، در سكوت بنشينيد و به نقطه درون خود، پنج سانت پايينتر از ناف برويد و همانجا بمانيد. آگاه شدن از اين نقطه به شما كمك زيادی ميکند. هرچه بيشتر در اين نقطه بمانيد بهتر است. ماندن در اين نقطه باعث ايجاد تمركز زيادی در زندگی شما می شود. فقط بايد به اين نقطه خيره شويد تا شروع به كار كند. بعد از مدتی احساس خواهيد كرد كه تمام زندگی دور اين نقطه ميچرخد. زندگی از هارا شروع می شود و در هارا خاتمه پيدا ميكند. هارا نقطهای است كه در آن به تعادل زندگی ميرسيم. بنابراين وقتی آگاهی روی هارا متمركز ميشود، تغييرات زيادی در زندگی شروع می شوند. مثلا فكر كردن كمتر می شود چون انرژی در اينجا متمركز ميشود. تمركز روی هارا باعث ايجاد نظمی در زندگی شما ميشود كه با زور و فشار نيست.

هرچه آگاهی شما نسبت به هارا بيشتر می شود، كمتر از مرگ و زندگی میترسيد. چون اين دو از هارا شروع می شوند. وقتی برای زندگی با هارا تنظيم شديد، زندگيتان اميدوارانه می شود. اميد از اين نقطه ايجاد می شود. فكر كمتر، سكوت بيشتر، كنترل كمتر، نظم بيشتر در زندگی و در نهايت اميدواری بسيار و ارتباط قوی با زمين و ريشه دار شدن بيشتر."

هارا كلمهای ژاپنی است. در زبان ژاپنی، هارا به نقطهای در بدن اشاره ميکند که حدود پنج سانت پايين ناف قرار دارد. در اين نگرش، هارا مركز ورود انرژی حياتی يا همان كی به بدن است. برای هارا نامهای متعددی گفته شده است: تان- تين، دان- تين، چی- چونگ، دريای كی يا چاكرای دوم.

در بسياری از تعاليم روحانی شرقی تاکيد و تمرکز روی هارا بسيار با اهميت است. تمركز روی هارا راهی برای برگشتن به اصل و حضور در بدن فيزيکی است. معنی عبارت تان تين بخوبی اين نکته را نشان می دهد: تان يعنی داروی ناميرايی و تين يعنی حوزه. بنابراين در اين تعريف هارا، حوزه اكسير زندگانی است. هارا، مركز وجود ماست، نقطه سلامتی، انرژی حياتی و نيرو.

در بدن انسان، هارا مركز و ريشه است. همانطوری که يك گياه بدون داشتن ريشه قدرتمند و عميق نمیتواند خود را در زمين، مستحكم نگهدارد، انسانها نيز بدون داشتن ارتباط عميق با اين نقطه به نوعی در زندگی خود گم هستند. اگر دقت کنيد هارا دقيقا نزديك ناف است. ناف نقطه اصلی ورود انرژی و تغذيه در دوران رشد جنينی است. بعد از تولد جنين هارا جای ناف را ميگيرد. اگر دقت کنيد بچه های کوچک شکم کاملا رها و آزاد دارند و نفس كشيدن آنها نيز كاملا شكمی است. اين شکل طبيعی بدن است. نقطه مقابل آن، نگرش غربی ها به فرم بدن است. در فرهنگ غرب، نشانه سلامت است اين است كه شكم، داخل و سينه جلو باشد بعلاوه قدرت و نيرو در بازوها، دستان و ذهن جای دارد. اين امر در ديد شرقی برعكس است. در نگرش دنيای شرق قدرت واقعی در هارا جای دارد. برای همين در مورد کار کردن و تقويت هارا تعاليم فراوانی وجود دارد. در تمام ورزشهای رزمی شرق آنچه مهم است توجه داشتن به هارا است و ضربه موثر برای از پای در آوردن حريف انرژی خود را از هارا دريافت می کند. شايد واژه هاراگيری را شنيده باشيد. سامورايی ها برای خودکشی هارا گيري می کردند. واژه گيری در زبان ژاپنی به معنی بريدن و قطع کردن است. در هاراگيری، سامورايی خنجر را در هارا وارد کرده و آنرا قطع ميكرد.

با تمركز روی هارا، ارتباط بين بدن (هارا)، احساس (چاكرای قلب) و فكر(ذهن) برقرار می شود. در میان صوفی ها برای بيان جدايی از هارا واژه "دوری" به کار میرود. جالب است که اين لفظ در برخی کتابهای غربی نيز آورده شده. در اينجا، دوری به معنی جدا شدن از اصل و خانه است.

هارا و محور آن
ما حضور خود را در تماس با هارا کسب ميکنيم. منظور از حضور، بودن در لحظه، اکنون و اينجا است. در هارا، هردو جنبه زنانه و مردانه يعنی ينگ و يين حضور دارند. در اين حالت شخص هرچيزی را همانطوری كه هست ميپذيرد و ذهن قضاوتگر تعطيل می شود. در اين موقع لازم نيست چيزها تغييركنند تا دوست داشتنی باشند. كاركردن روی هارا، سروری دو جنبه زنانه و مردانه را بطور توام به دنبال دارد.

هارا نقطهای است بسيار حساس و آسيب پذير. خيلی وقتها به هنگام ترس يا درد، ناخودآگاه اين ناحيه را لمس کرده يا ماساژ می دهيم. به رفتار حيوانات دقت كنيد. حيوانات وقتی با كسی احساس نزديكی يا امنيت دارند، اجازه ميدهند تا شخص به شكم آنها دست بزند.

هارا روی محوری قرار دارد که آن را محور يا خط هارا می نامند. خط هارا در ادامه به زمين وصل می شود و ما از اين نقطه با زمين ارتباط برقرار می کنيم. در بسياری از بيماریهای مزمن، خط هارا دچار انحراف می شود. در نگرش شرقی، مردمی كه در يك فرهنگ زندگی ميكنند، دارای خطوط هارای مشابهی هستند و به همين ترتيب، ملتهای مختلف دارای هارای مختلفی هستند. بنابراين يك ملت يا يك گروه میتوانند رنج يا قصدی مشترك داشته باشند.

حضور در هارا، حضور در قصد نتيجه هر كار و عمل، به قصد و نيت ما در موقع انجام آن برميگردد. در مورد هر کاری، آنچه مهم است نيت واقعی ما است. خيلی اوقات در پس يك حرف يا عمل خواسته ای پنهانی وجود دارد. در ظاهر يك چيزي گفته می شود یا کاری صورت می گیرد ولی پشت آن قصد و نیت دیگری قرار دارد. این امر شامل بسياری از روابط و رفتاهای اجتماعی را شامل می شود. شخص چیزی را بیان می کند یا دست به رفتاری می زند که فقط برای همسویی ظاهری با محیط اطراف يا فرار از انتقادهای ديگران صورت می گیرد. اينكه چرا بسیاری از خواستههای ما نتيجه نميدهند يا در روابط خود دچار مشكل هستيم، به همين قصدهای پنهانی برمیگردد. در اين موارد، آنچه بيان ميكنيم يا نشان ميدهيم، بكلی با نيت ما متفاوت است. به عبارت دیگر بین قصد و عمل هماهنگی وجود ندارد. در تعالیم شرقی وقتی شخص یاد می گیرد در هارا حضور داشته باشد به نوعی در قصد واقعی خود حاضر است.

در زندگی ما ناهماهنگی بين قصد و عمل نمود بیرونی پیدا می کند. اين نمود بيرونی میتواند به شكل جر و بحث های بی ثمر باشد. وقتی دونفر باهم جر و بحث ميکنند، بدانيد كه هردو خارج از چيزی هستند كه در ظاهر نشان ميدهند. بسیاری از ما در حرف یک چیزی می گوییم، دیگران چیز دیگری می فهمند و بعد هم برای خود برداشت دیگری میکنند همه این موارد به دلیل ناهماهنگی بین قصد واقعی و درونی و رفتاری است که از خود بروز می دهيم اگر به تمام موارد اختلاف، ناسازگاری ها و مشاجرات خود توجه کنیم مشاهده می کنیم در همه این موارد یک قصد پنهانی وجود داشته که ریشه تمام این مشکلات در آن نهفته است.

در زبان ژاپنی Hara No Aru Hito به شخصی گفته می شود كه در مركز است. اين شخص هميشه در تعادل، آرامش، بلندنظری و دارای قلبی گرم است. او بدون قضاوتهای كوركورانه میداند چه چيزی درست است. او هرچيزی را همانطوری كه هست ميپذيرد. او برای هرچيزی كه سر راهش ظاهر شود آماده است. او درختی است كه بدون تلاش ميوههای رسيده و باروری ميدهد.

نكات مهم در كار كردن با هارا.
توجه به نکات زير باعث می شود تا انرژی بدرستی در هارا جريان داشته باشد:

• نسبت به احساس خود هشيار باشيد: به ياد دشته باشيد كه افكار، قضاوتها و خاطرات گذشته شما را از بودن در لحظه و حضور در جسم و بدنتان دور میكنند. آنچه كه هميشه در لحظه است، احساس است. با آنچه احساس میكنيد، بمانيد. دقت كردن به حسی که در نفس خود داريد، دقت كردن به حس وزن، نمونههايی از اين دستهاند. نفس کشيدن خود را اصلاح کنيد. آرام، عميق و طبيعی نفس بکشيد. در اين زمان است كه حضور خود را در مركز حفظ میكنيد. در اين هنگام بدون جدا شدن از مرکز وجودتان با اطراف ارتباط برقرار می کنيد.

• راحت و ريلكس باشيد: وقتی گرفته هستيد، بدانيد انرژی در بدنتان به خوبی جريان ندارد. برای اين منظور به هر کاری که مشغول هستيد، در راحترين حالت ممکن کار کنيد. کار کردن در حالی که در بدن خود درد و ناراحتی حس می کنيد شما را از حضور داشتن در کار باز می دارد.

• از تمام بدن خود استفاده كنيد: يكی از دلايلی كه باعث ايجاد گرفتگی در بدن میشود، زمانی است كه از کل بدنتان استفاده نمی کنيد. حركت كردن از هارا، حركت از تمام بدن است. بدن شما به هر شکلی که هست آن را بپذيريد و موقع کار کردن و راه رفتن به صورتی حرکت کنيد که انگار مبداء حرکات بدنتان از ناحيه شکم است.

• نه زور بزنيد و نه چيزی را پس بزنيد: وقتی نشسته يا ايستادهايد وزن خود را بطور ريلکس روی تمام بدن پخش کنيد. در موارد نياز از همراهان خود كمك بخواهيد. علاوه براين به ياد داشته باشيد که نيمه پايينی بدن بايد نسبت به قسمت بالايی آزادتر باشد تا قدرت مانور و حرکت آن بيشتر شود. کفش راحت بپوشيد و بخصوص از پاهای خود بخوبی محافظت کنيد. پاها اندام ارتباط شما با زمين هستند.

• ارتباط خود را با زمين افزايش دهيد: حركت كردن با اعتماد به نفس، نشانه ارتباط قوی با زمين است. اگر حس كرديد كه ارتباطتان با زمين كم شده، بايستيد و چند نفس عميق به درون هارا بكشيد، وزن خود را حس كنيد و به پاهايتان توجه کنيد. ورزش کردن يکی از بهترين راهها برای برقراری ارتباط با زمين است.
• انرژی را از هارا هدايت كنيد: گاهی موقع انجام دادن کارها، دست خود را روی هارا بگذاريد آن را ماساژ دهيد. سعی کنيد تا انرژی و نيروی لازم برای هرکاری که انجام می دهيد از هارا حرکت کند. با حضور و توجه به اين قسمت از بدن کار کنيد.

حضور در هارا
هارا نقطهای است که از راه آن بين جسم و روح خود ارتباط برقرار میکنيم. بسياری از ما در زندگی خود بين چپ و راست، درست و غلط، و رفتن و نرفتن در مجادله و ترديد هستيم و تنها کمک بزرگ برای خلاصی از اين وضع حضور داشتن در مرکز است. اين مراقبه برای حضور در هارا به ما کمک میکند.

زمان: شبها موقع خواب و صبحها بعد از بيداری. مدت: ده تا پانزده دقيقه.
دستور:
مرحله اول: شب موقع خواب وقتی روی تخت دراز میکشيد دستهای خود را به اندازه پنج سانت پايينتر از ناف روی شکم قرار دهيد. با کمک وزن دستها قدری روی شکم را سنگين کنيد.

مرحله دوم: نفس عميق بکشيد. وقتی نفسهای عميق میکشيد اجازه بدهيد تا شکمتان همراه نفس حرکت کرده و بالا و پايين برود. در زمان فروبردن نفس مرکز بدن خود را در هارا احساس کنيد. حس کنيد تمام انرژی شما در هارا قرار دارد. حس کنيد که در درون هارا غرق میشويد و در آن فرو میرويد. خود را عميقتر و عميقتر در اين نقطه غرق کنيد. به صورتی که تمام وجودتان را در شکل يک توده متراکم انرژی در هارا احساس کنيد. اين کار را برای پنج تا ده دقيقه ادامه دهيد.

مرحله سوم: وقتی خواب هستيد بازهم در مرکز باشيد. اين را بدانيد که وقتی دو قسمت اول را بدرستی انجام میدهيد، مراقبه در خواب نيز ادامه پيدا میکند. در هنگام خواب وجودتان مرتب به اين نقطه سفر میکند و از آن برمیگردد. همين امر باعث میشود تا بعد از مدتی ارتباط شما با اين نقطه قويتر و قويتر شود. با اين اعلام به خواب برويد.

مرحله چهارم: صبح موقع بيداری از خواب: وقتی صبح از خواب بيدار شديد، چند دقيقه در همان رختخواب که هستيد بمانيد. چشمانتان را بسته نگه داريد. دوباره دستهای خود را روی هارا قرار دهيد و با کمک نفسهای عميق در هارا حضور پيدا کنيد و خود را به مرکز وجودتان نرديک کنيد. اين کار را برای ده دقيقه ادامه دهيد. بعد از جای خود بلند شويد و روز را شروع کنيد.

اين مراقبه را برای سه ماه ادامه دهيد. بعد از اين مدت خواهيد ديد که چقدر حضورتان در زندگی تغيير پيدا میکند. رنداشتن مرکزيت در زندگی باعث میشوند تا شخص احساس کند که ذهن و وجودش تکه تکه است. با چنين احساسی دوست داشتن بقيه مردم بسيار سخت میشود. در اين حالت در زندگی فقط کارهای رومزه را انجام میدهيد و خلاقيت به حداقل ممکن میرسد و دست پيدا کردن به نقطه تعالی وجود بسيار سخت میشود. فقط با حضور داشتن در مرکز است که در قله زندگی میکنيد.

// نويسنده: جعفري (ياهو گروپ-ايميل)