سه‌شنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۸۳

Doom 3

اين قانونِ گرم انسان هاست که از انگور باده مي سازند،
از ذغال آتش
و از بوسه آدم ها را..
اين قانونِ سختِ انسان هاست که زنده بمانند،
به رغم جنگ و بدبختي
به رغم خطرهاي مرگ..
اين قانونِ ملايم انسان هاست که آب را به نور تبديل مي کنند،
خواب ها را به واقعيت
دشمنان را به برادران
// پل الوار

يه نکته ي عجيب غريب که هنوز دليل ش رُ پيدا نکردم اينه که فضاي خواب هاي من ثابته ! نمي دونم چرا اين اتفاق مي افته.. البته تو کتابي از جک لندن هم همينه و اون شک مي کنه که کدوم دنيا واقعيه..!!
من شديداً دِژوو رُ قبول دارم و خودم شديداً اون رُ تجربه کردم، خيلي از اتفاق هاي دانشکده رُ مثلاً از قبل ديده بودم من. يا چند بار به يکي از پسرا گفتم که من حتا چهره ي چندتا از دخترها رُ قبلاً ديده بودم تو خواب! و همين باعث ميشه يه کم روياهام رُ جدي بگيرم (البته سالي يه بار وقتي بيدار ميشم يادم مي مونه که خواب ديدم)
و خُب حافظه م در اين مورد يه کم خوبه..
ديشب دوباره يه جرياني بود تو يه جايي که پارسال اکثر خواب هام اون جا اتفاق مي افتاد. يه جايي بالاي شهر تهران، فضاش مثلِ دانشکده ي خودمون؛ هر چند ده متر رُ دارن مي سارن و تيرآهن و ستون بتوني.. و البته انگار نصفه کاره ولش کرده باشن.. از اون بالا شهر کامل پيداست.. برج ميلاد شمالِ شرق ت هست و اگه بري جلو، از اون قسمت (مثلِ کوه) مياي پايين و يه ميدون هست که به کلکچال مي خوره..
شايد اين فضا اصلاً وجود نداشته باشه اما يکي از جاهاي ثابتي هست که خواب مي بينم.. پارسال اينا خواب «سقوط کردن» و «بالن سواري» رُ زياد مي ديدم و معمولاً به اين فضا مربوط مي شد..

فيلم Troy رُ ديدم.. البته قبلاً داستان ش رُ خونده بودم (همون تاريخچه ي تروجان و غيره). در کل فيلم قشنگي بود.. امروز داشتم تو خيابون رد مي شدم، ديدم نوشته doom 3 !! من هم فوري رفتم خريدم ش... فکر کنم به زور با سيستم م اجرا بشه.. هنوز بازي نکردم اما نکته ي جالب ش اين بود که تو screenshot اولش، بک گراند، يه پنتاسايکلِ ايستاده هست اما آيکون ش يه پنتاسايکلِ وارونه (سيتنيزم)

کمک ! من مي خوام يکي دو تا از شُرت-کات هاي ويندوز و يکي دو تا از شرت-کات هاي آفيس رُ عوض کنم.. کسي مي دونه اصلاً ميشه همچين کاري کرد يا نه، و اگه آره چه جوري؟ آخه هميشه اشتباه ميشه و همه چيزم از بين ميره..
پ.ن. خودم هم حدس مي زنم که نشه، اما از اين رجيستري هيچ چيز بعيد نيست !!

This is the burning rule of man
which turns the grape in2 wine
the coal in2 fire
the kiss in2 human..
This is the harsh rule of man
to survive
the war, the mistery
the countless dangerous..
This is the gentle rule of man
which change water 2 light
dreams 2 reality
foes 2 friends..
// Paul Eluard

i don't know why it happens but usually the location of my dreams (or nightmares) r the same.. especially some places that i dream them more than 2 years ! 4example there's a place that looks like my faculity but it's in Tehran, u can c Milad tower or it ends to Kolakchaal..
i have a plenty of "Deja Vu"s so those dreams i can remmembr r important 2 me. (4ex. b4 i got accepted in uni, i saw it or even i saw faces of some classmates n more events..)
that was last week, i had a nightmare about iran.. i hope never it happen but i saw it 3 times in just 1 night.. the bath of blood..