من شديداً يکي از اونايي هستم که هيچ وقت فقط از يه آي.اس.پي. اکانت نمي گيرم و هميشه ي هميشه دارم شرکت هاي مختلف رُ چک مي کنم.
اگه سرويس هاي مختلف رُ بشناسين فکر کنم شما هم تو انتخاب راحت تر باشين..
مثلاً يکي از شرکت ها که سرويس E1 داره و سرعت ش هم خوبه، ارانيک هست با تقريباً ساعتي چهارصد تومن.. البته بستگي داره شبانه، چند ساعته و غيره..
يا سرويس تابستانه ي فرس که از شش صبح تا شش عصر هست، سه تا شماره آنالوگ (سيصد خط) و يکي E1 : پونزده ساعته ش سه هزار تومن.
و سرويس آنالوگ کال.ويد.مي. که يه خط E1 هم داره: ساعتي دويست و پنجاه تومن!
و کارت هاي روزانه که «هکران» و «فرس» تو شيراز دارن. قيمت ش هزار تومن هست و از اولين تماس به مدت بيست و چهار ساعت اعتبار داره..
ديگه؟ آهان! کارت سه ساعته ي هکران (هزار تومن) که به مدت يک هفته از سه شب تا نه صبح هم مجانيه.
يه شرکت هم هست سرويس ش آنالوگه (فکر کنم پاسارگاد اسمشه) اما شبانه ش (ارزون!) از دو صبح هست تا چهار بعد از ظهر اگه اشتباه نکنم..
همينگوي: ..."نوشتن در بهترين حالت، زيستني تنها است. انجمن ها و مجامع نويسندگان، اين تنهايي را تقليل مي دهند ولي شک دارم که کمکي به نوشتن بکنند. نويسنده هرچه از تنهايي خود دورتر مي شود، موقعيت والاتري در جامعه پيدا مي کند، ولي کارش انحطاط پيدا مي کند. زيرا کار نويسنده در تنهايي انجام مي گيرد و اگر نويسنده خوبي باشد، بايد هر روز در مقابل ابديت -يا فقدان آن- بايستد. براي نويسنده حقيقي، هر کتاب بايد شروع تازه اي باشد که در آن، مجدداً دست به سوي چيزي دراز مي کند که غيرقابل حصول است. بايد هميشه براي چيزي بکوشد که قبلاً انجام نگرفته، يا چيزي که ديگران در انجامش کوشيده و شکست خورده اند... /
آخرين کتاب هايي که خوندم:
سوپ بهشتي (گزيده داستان هاي انگليسي)
نقطه سر خط (گزيده داستان هايي از نويسندگان تروپايي - عموماً آلماني)
خاطرات حوا (مارک تواين)
و الآن هم «برف» نوشته ي مکسنس فرمين !
پ.ن. خودنمش ! خيلي ناز بود.. حتما بخونين ش. مترجم: دکتر احمد سلامتراد
فايروال براي موبايل:
همونطور که مي دونيد اخيرا ويروسهايي براي موبايلها و کامپيوترهاي جيبي نوشته و شيوع پيدا کرده است. يک شرکت نرم افزار نويسي بنام Airscanner اولين نسخه فايروال ويژه موبايل ها و کامپيوترهاي جيبي داراي سيستم عامل ويندوز رومنتشر کرده. نسخه بتاي اين برنامه که حدود 110 کيلوبايت حجم داره رو مي تونيد از اينجا مستقيما دانلود کنيد. /
يادم باشد حرفي نزنم که به کسي بر بخورد
نگاهي نکنم که دل کسي بلرزد
خطي ننويسم که آزار دهد کسي را
يادم باشد که روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نيست
يادم باشد جواب كين را با كمتر از مهر و جواب
دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم
يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم
و براي سياهي ها نور بپاشم
يادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگيرم
و از آسمان درسِ پـاك زيستن
يادم باشد سنگ خيلي تنهاست... يادم باشد
بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند
يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن
به دنيا آمده ام ... نه براي تكرار اشتباهات گذشتگان
يادم باشد زندگي را دوست دارم
يادم باشد هر گاه ارزش زندگي يادم رفت در چشمان حيوان
بي زباني كه به سوي قربانگاه مي رود
زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم
يادم باشد مي توان با گوش سپردن به آواز شبانه ي دوره گردي
كه از سازش عشق مي بارد به اسرار عشق پي برد و زنده شد
يادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم
يادم باشد گره تنهايي و دلتنگي هر كس
فقط به دست دل خودش باز مي شود
يادم باشد هيچگاه لرزيدن دلم را پنهان نكنم تا تنها نمانم
يادم باشد هيچگاه از راستي نترسم و نترسانم
يادم باشد زنده ام
شما موسيقي رُ با صداي بلند گوش مي کنين، يا کم؟
موسيقي بلند براي فرار از دنيايي که هستين (چه سر و صداي اطرف، چه حتا افکاري که نمي خواين اما همه ش در مغزتون مي چرخه!) خيلي مفيده. صداي بلند آهنگ خيلي راحت مي تونه همه چيز رُ ناديده بگيره. واسه همين يکي از تکنيک هاي تمرکز، گذاشتنِ يه موسيقي تکراري (تا ذهن مشتاق نشه گوش بده) با صداي بلنده..
و موسيقي کوتاه.. يه زماني فکر مي کردم اصلاً به درد نمي خوره!!! خُب مسلمه يه آهنگ هر چي بلندتر پخش بشه قشنگ تره !!
موسيقي با صداي کوتاه براي رفتن به دنياي ديگه، مرور خاطرات و رسيدن به اون تمرکزي که مي خواين خوبه. مثلاً تو مثالِ درس خوندن: واسه مرور اون درسي که خوندين.
نوع آهنگ دقيقاً اصلاً مهم نيست، يعني به شخص بر مي گرده و بستگي داره چه موسيقي رُ دوست داشته باشي: راک - پاپ - کلاسيک - سنتي - خارجي - ايراني و..