چهارشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۸۳

درگيري هاي روزانه !

جسارتاً طي يک فقره خر کردنِ استاد قرار شد بيست بگيرم يه درس رُ !!!!!!!!!!!
يه استاد ديگه هم هست که اون هم عموميه ! راستي عکس خباز رُ گرفتم !! اين جا ببينين !!!!!

شديداً ‌زانوم درد مي کرد امروز..
ياد نيست دقيقاً ديروز چه اتفاقي سرش اومد؛ فکر کنم خورد به در تاکسي.. شب فکر کردم تا صبح خوب ميشه اما صبح وحشتناک درد مي کرد.. به زور ديکلوفناک و پروفن رفتم دانشگاه. در کل روز الکي اي بود!
البته نه ! واسه اولين بار تو دانشگاه نمره ي کاملِ يه امتحان رُ گرفتم.. نه اين که فکر کنين خوندم؛ امتحان ش آسون بود !! :))
عصر رفته بودم اون خونه هه؛ به مامان تلفن زدم گفتم من تا ۱۰ دقيقه ي ديگه خونه هستم.. بعد نمي دونم چي شد خواستم چند دقيقه استراحت کنم.. بعد از رو مبل نشستن خسته شدم و رو دشک دراز کشيدم.. (با عينک و اينا) بعد نمي دونم چي شد سه ساعت بعدش از خواب پريدم !!!!!!!!!!! خيلي باحالم، نه؟

تا مي توانيم نيکي کنيم
آزادي را از هر چيزي گرامي تر بداريم
و به خاطر اورنگِ پادشاهي هم،
هرگز به حقيقت خيانت نکنيم..
// بتهوون.

اگه تا الآن مصرف هم نکرده باشين، همه مي ندونين اکستازي چيه، اما آيا مي دونين اسم علمي ش MDMA3 هست و فرمول ش چهار دي متيلن دي اکسيد مت آمفتامين هست؟ در ضمن اولين بار سالِ ۱۹۱۳ اين دارو واسه کاهش اشتها و لاغري توسط يه شرکت آلماني به کار برده شد و در اواخر ۱۹۷۰ از طرف روانپزشک هاي امريکايي به عنوان يه داروي رواني تجويز مي شد.. بعد هم که شد همون اکستازي معروف و بعد از کشف عوارض مغزي ش از سالِ ۱۹۸۵ توليد اين دارو در سراسر دنيا ممنوع شد! تاريخچه ي جالبيه! نه؟ تا هفتاد و خورده اي سال دارو ي مفيد بوده که دکترا تجويز مي کردن !!

امروز يه خبر خوب شنيدم.. يه نفر که تو عمرم فقط يک بار ديدم ش (اما خُب به اندازه ي کافي ديدم ش!) و خُب خيلي بچه درس خون و غيره بود. نمي دونم چرا اما خيلي ازش خوشم اومد؛ پارسال جواب کنکور رُ که دادن چک کردم هيچي قبول نشده بود.. بعد از حدود يک سال آنلاين ديدم ش امروز و پرسيدم چه کار مي کني؟ فهميدم دانشگاهِ نمي دونم چي رشته ي IT ثبت نام کرده (از اين کالج هايي که دو سال ش ايرانه و يک سال ش تو يه کشور ديگه.. :)
آي ويش ساکسس فول دِيز اند نايتز فُر يو ! هر چند اين جا رُ نمي خونه ؛)